شهادت
بسم رب الشهدا و صدیقین
آنجا که شیپور جنگ نواخته می شود؛
آنجا کسانی پروانه وار خود را به آتش می افکنند و بی محابا به چنین مرگی بوسه می زنند.
آنجا کسانی که به دنبال اسم و نام و نشان و مال و حیات آمده اند دیده نمی شوند.
آنجا مصلحت و منفعت و حیات و خودخواهی تقسیم نمی کنند.
آنجا مرگ است، شرف است، فداکاری و از جان گذشتن است.
اما کسانی که از این دنیا جز غم و درد نخواسته اند، جز مبارزه و فداکاری کاری ندارند، جز اشک و خون ثمره ای نبرده اند، جز سوز و گداز عشق بهره ای نمی خواهند، و جز لقاء پروردگار هدفی ندارند، اینان در معرکه ی خطر و کشاکش جنگ خوشحال اند، از شادی در پوست نمی گنجند، پروانه وار خود را به آتش می زنند و از هیچ چیزی نمی هراسند.
آری، شیپور جنگ چه نغمه ی زیبایی است، نغمه ی شهادت، نغمه ی قربانی شدن، نغمه ی مهاجرت از خاک تیره به آسمان روح و ابدیت، نغمه ی معراج، نغمه ی نجات، نغمه ی پیروزی، نغمه ی وصال و نغمه ی عشق.
«عارفانه، شهید دکتر مصطفی چمران»