دُمتَ وَدامَ رُعبُکَ بِدایَةَ فَتحٍ عَظیم...
دوست نداشتم تعامل کنم. آخر خیلی از عربهای اینستاگرامی که به پستم خوردهاند، از ایرانیها خوششان نمیآمد اگرچه کاربران عرب آدمحسابی هم دیدهام اما خب… بگذریم!
با خودم گفتم بلاکش کنم و قالِ قضیه را بکنم اما نمیدانم چرا بعد از چند روز بیتفاوتی و خیساندن در آبنمک، تصمیم گرفتم بپرسم کجاییست. گفت:” فلسطینی، من غزه… و انت؟” به رسم ادب و البته تعاملآزمایی با ایرانیها، گفتم: “مرحبا بک و بکل شباب غزه… انا ایرانیه” خیلی ذوق کرد و به ایرانیها ابراز لطف. من هم از اینکه جوان فلسطینی قدرشناس کشورم بود؛ خوشحال شدم اما وقتی بیهوا پیام داد:"وفتحنا بیت عزاء للقائد قاسم سلیمانی رحمه الله … بطل"؛ (برای فرمانده قاسم سلیمانی مجلس عزا ترتیب دادیم… او قهرمان است) ارادت و احترامم به او که سنیمذهب بود؛ بیشتر شد.
دلم خواست نظرش را به عنوان یک فلسطینیِ اهل غزه راجع به سردار شهیدمان بدانم. با ارسال تصویری از شهید حاجقاسم سلیمانی گفت: “أَراکَ تُحدِّقُ بِأَشلائِهِم وَذُلِّهِم وَعلى وُجوهِهِم لَوحَةُ رُعبٍ رَسمتَها بِبَأسِکَ… أَراکَ لا تَزالُ تُلاحِقُهُم کَشَبَحِ مَوتِهِم لا مَفَر لَهُم مِنک… أَراکَ تُخاطِبَهُم بِلِسانِ عَزیمَتِکَ وَجبَروتِکَ أَنَّ الطَّریقَ لِلقُدسِ باتَ قَریب… أَنتَ لَم تَمُت، وَلا إِسمُکَ، وَلا رُعبُک، دُمتَ وَدامَ رُعبُکَ بِدایَةَ فَتحٍ عَظیم…
ادامَ رُعبه”
به قلم مریم رشیدی