در قاب عکست میتواند جان بگیرد...
19 دی 1398 توسط خط خون
بسم الله قاصم الجبارین
در قاب عکست میتواند جان بگیرد
این عشق پابرجاست تا تاوان بگیرد
این اشکها آیین دلتنگیست امّــا
یک روز اگـر از زخم تو جریان بگیرد
امکان نخواهد داشت داغ رفتنت را
این انتقـــام سخت را آسان بگیرد
خورشید میآید که با یک صبح دیگر
از ما برای خـــــون تو پیمان بگیرد
آشفتــــــه حالیهای ما امروز باید
تنها در این فریادهـــا سامان بگیرد
حال و هوای آسمان ابریست ایکاش
باران بگیرد… بعد تــو… باران بگیرد
صبح من از داغِ تـــــو شد لبریز امّا
میآید آن صبحی که غم پایان بگیرد
* محمد غفاری